احمدرضا زارعی

صفحه شخصی حجت الاسلام احمدرضازارعی

احمدرضا زارعی

صفحه شخصی حجت الاسلام احمدرضازارعی

احمدرضا زارعی
به نام خدا
اینجانب جهت انجام رسالت خود در کمک به رفع مشکلات جامعه دینیمان اقدام به ایجاد این صفحه شخصی نمودم تا با موضوعات مختلفی که جامعه و به خصوص جوانان روبرو هستند،محیطی را ایجاد نمایم تا در آن جوانان با فراغت بال بتوانند مشکلات خود را بیان و در حد ممکن به آن مشکلات و رفع آن بپردازیم
و من الله توفیق
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ق.ظ

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

بسم رب الشهداء والصدیقین

وَ لَیَنْصُرَنَ‏ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیز

هنوز زخم ناشی از شوک خبر تأسف بار اکران فیلم غیر اخلاقی، آن هم در سینمایی متعلق به یکی از زیربنایی ترین نهادهای فرهنگی شهرستان التیام نیافته بود. که بار دیگر زخم چرکین وکهنه ای سرباز کرد.

آنچه بیش از هرچیز قلب انسان را به درد می آورد گستاخی برخی مسؤولین در بی توجهی به تذکر نماینده ولی فقیه و امام جمعه میبد حضرت آیت الله اعرافی است.

بارها بزرگان نصیحت کردند ولی گویا برخی گوش شنوا ندارند.

هنوز زمان زیادی از گستاخی مسئول اجرایی رده بالای مملکت در مقابل بیانات رهبری معظم نگذشته که شاهد این دهن کجی به نماینده ایشان در شهرستان هستیم.

گویا ویروسی که سران دولت "تمدید امید"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۰۰
احمدرضا زارعی
پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۴۹ ب.ظ

دوران خوش سربازی

فرمانده دستور داد: قدم رو

یادش به خیر دوران سربازی و خاطره های فراموش نشدنیش

می گفتن خودتون رو معرفی کنید. با صدای بلند می گفتم:

«من، افسر وظیفه، احمدرضا زارعی، جمعی یگان 724 هستم، جناب»

یادمه یه فرمانده دلسوز داشتیم به نام سردار روح اللهی که برامون حکم پدر رو داشت. پادگان رو که تحویل گرفته بود یه ویرانه ای بود اما او با درایت و توکل بالایی که داشت پادگان رو ساخت.  اما هنوز چند صباحی نگذشته بود که به رحمت خدارفت. و سرهنگ علوی ارتقاء درجه گرفت و شد فرمانده پادگان.

 جانشین و کپی برابر اصل بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۴۹
احمدرضا زارعی
سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۳۴ ق.ظ

مستاجر 4 ساله

گفت: مادرجون امروز چه خبر؟

گفتم مادر، رئیس جمهور میگه .... وزیر ارشاد گفته ... نقل کردند که رئیس مجلس قراره ...

گفت: مادرجون اینا رو ول کن آقا چی می فرمایند

گفتم: آخه مادر اینا مسؤول این کشورند

گفت: بذار ساده برات بگم

اگه این خونه ای که توش نشستیم رو اجاره بدیم به یه نفری. آیا اون مستأجر دلش به حال این خونه می سوزه که اگر بچه اش دیوار رو خط خطی کرد جلوش رو بگیره

گفتم: فکر نکم

گفت: بابات چی؟ اون دلش می سوزه؟

گفتم: حتما

پرسید: می دونی چرا؟

گفتم: معلومه،چون خونه مال اونه، زحمتشو کشیده

گفت: این رئیس جمهور و رئیس مجلس و بقیه حکایت همون مستأجر رو دارند که چهار سال چهار سال اجاره نشین این مملکتند

اما رهبر حکم صاحبخونه رو داره

اونه که دلش برا این مملکت میسوزه و اگر کم و کاستی باشه دنبال جبرانشه

پس پسرم گوشِت به دهان رهبرت باشه که گوش اون به دهان امام زمانته

بعد همینجور که داشت استکان ها رو جمع می کرد که بره،  گفت: الهی که صدوبیست سال زنده باشه و سایه اش بالا سرمون

الهی آمین

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۳۴
احمدرضا زارعی